()
تمکین بانو، ریاست شوهر
تمکین بانو، ریاست شوهر
محمدتقی کرمی
اشاره: حوزه مباحث زنان در سالهای اخیر شاهد آثار مکتوب متعددی بوده است. غنای علمی این آثار، عیارهای متفاوتی داشته است. صفحه معرفی و نقد کتاب تلاش میکند از میان آثار متعدد منتشره، آثاری را که از غنا و فربهی بیشتری برخوردارند، انتخاب کرده و به معرفی و نقد چارچوبهای محتوایی آن بپردازد.
تمکین بانو، ریاست شوهر، به خامه «غلامرضا صدیق اورعی» با دو رویکرد حقوقی و جامعه شناختی به بررسی دو نقش همسری(بانو و شوهر بودن) در سازمان خانواده میپردازد.پرسشهای اساسی که این پژوهش، در صدد پاسخ به آنها است، عبارتند از:
1. قانون مدنی و شرع مقدس، چه مواردی را جزو تمکین زن و ریاست شوهر میداند؟
2. عرف جامعه و فرهنگ مردم، چه تعریفی از تمکین زن و ریاست شوهر ارائه میکند ؟
3. درباره تمکین زن و ریاست شوهر، در جامعه ما چه هنجارهایی وجود دارد؟
مطالب ارائه شده در این کتاب، به دو بخش کلی تقسیم شدهاند: نخست تمکین زن و دوم ریاست شوهر.
بخش نخست: تمکین زن
در این بخش، به استناد ماده 1108 قانون مدنی، نقش زن(زوجه) در قالب تمکین، بررسی شده است. طبق این ماده، هرگاه زن بدون مانع مشروع، از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.
در فصل اول از بخش نخست، ابعاد فقهی و حقوقی این ماده قانونی، از نظر قرآن و منابع روایی بررسی شده است؛ اما از آن جا که وازه «تمکین» مستقیماً در قرآن به کار نرفته است، از راه بررسی مفهوم مقابل و ضد آن، یعنی «نشوز»، بحث تمکین پی گرفته شده است.
در بررسی روایات، بیست روایت، درباره حکم تمکین زن و وظایف او در برابر شوهر، نقل شده و در پایان، امور ذیل از وظایف کلی زن برشمرده شده است:
1. خارج نشدن زن از منزل، مگر با اذن شوهر.
2. عرضه خود به شوهر و مقدمات آن و عدم عرضه به غیرشوهر، که در اصطلاح، «تمکین» و «عفت» نامیده میشود.
3. خشنودسازی شوهر و ترک آزار او.
در ادامه، با تأکید برتقابل حقوق و تکالیف زوجین، سی روایت درباره وظالیف الزامی شوهر، مطرح و نتیجه گیری شده است که:
1. شوهر باید خوراک، پوشاک و مسکن زن را تأمین کند.
2. شوهر نباید از بار هزینه خانواده شانه خالی کند.
3. شوهر نباید به زن ستم کند، و او را آزار داده و کتک بزند.
4. شوهر باید هر چهار ماه، دست کم یک بار، با زن آمیزش جنسی داشته باشد.
بررسی نظر فقها درباره رابطه تمکین زن با مهریه و نفقه، بیتوته شوهر با زن و تأدیب او، بخش پایانی فصل اول را تشکیل میدهد.
در فصل دوم، که عنوان آن، «مبانی جامعه شناختی تحقیق» است، با بیان دوباره این مطلب که هدف اصلی این پژوهش، بیان عرف، قواعد و هنجارهای تمکین زن(زوجه) از شوهر است، به چالشهای فرا روی نقش زن(زوجه) بودن در جامعه ما میپردازد و این چالشها تحت عناوینی از قبیل: تفسیر ناسازگار نقش، تناقص درون نقش، تناقض در هنجارهای نقشهای مختلف، ابهام نقش، تناقص نقش ـ شخص، گرانباری نقش و ناهماهنگی نقش و پایگاه اجتماعی، به اختصار مطرح شده است.
در فصل سوم از بخش اول، راههای به دست آوردن عرف و هنجار در جامعه ما درباره تمکین زن بررسی شده است و مراجعه به منابع شرعی و حقوقی و مطبوعات و نیز انجام دادن تحقیقات پیمایشی، به عنوان راههای معتبری برای شناسایی هنجارها و عرف جامعه، درباره تمکین زن معرفی شدهاند. در ادامه، ضمن مقایسه دیدگاههای به دست آمده از این سه حوزه، نکاتی به عنوان نتیجه گیری کلی بیان شده است.
در فصل چهارم، که با عنوان «مهندسی اجتماعی» معرفی شده، تلاش گردیده که ضمن توصیف چالشهای موجود در رعایت هنجارهای سنتی درباره روابط زن(زوجه) و شوهر(زوج)، اصول راهبردی در مهندسی اجتماعی، برای حل مشکلات و چالشهای ذکر شده، ارائه گردد.
بخش دوم: ریاست شوهر
در فصل اول از این بخش، ماده 1105 قانون مدنی بررسی شده است. طبق این ماده، در روابط زوجین، ریاست خانواده بر عهده شوهر است.
نویسنده در ادامه این فصل، به بررسی مبانی فقهی ریاست شوهر و بازشناسی آیات مربوط به آن میپردازد. آن گاه با نقل هجده روایت، بحث ریاست شوهر را پی میگیرد. در این میان، برخی از موضوعات فرعی تر، مانند مسکن، اشتغال زن، خروج زن از خانه و تحصیل او بررسی شده است.
در فصل دوم، با عنوان «مبانی جامعه شناختی ریاست مرد در خانواده»، ویژگیهای نقش شوهر در خانواده، مطرح و بررسی شده است و به برخی از مشکلات و چالشهای فرا روی نقش شوهر، تحت عناوینی، مانند تفسیر پذیری نقش، تناقض درون نقش، تناقض در هنجارهای نقشهای مختلف، ابهام نقش، تناقض نقش، گرانباری نقش، ناهماهنگی نقش و پایگاه اجتماعی و ویژگیهای پایگاه اجتماعی پرداخته شده است.
در پایان، دیدگاههای مختلف درباره وظایف شوهر و قلمرو ریاست شوهر، مقایسه شدهاند.
در فصل سوم، نخست گزارش جامعه آماری درباره ریاست شوهر، ارائه شده، آن گاه، ارزیابی شده است.
از جمله نکات مثبت این تحقیق، رویکرد جامعه شناختی به دو مسأله تمکین و ریاست شوهر است که خود، افقهای روشنی را به پژوهش گران نوید میدهد؛ ولی آن چه در ارزیابی موفقیت این پژوهش باید در نظر گرفته شود، رسیدن به اهداف این پژوهش است؛ مثلاً هدف اول ـ چنان که چندین بار بر آن تأکید شده است ـ
به دست آوردن دیدگاه قانون مدنی و شرع مقدس درباره تمکین زن و ریاست شوهر است. در این باره، نکته اساسی، که جای مطرح شدن دارد، بررسی ناکافی آثار فقهی و حقوقی است. در بحث فقهی، مؤلف به دو کتاب الحدائق الناضره و جواهر الکلام از قدما و فتاوای امام خمینی(ره) و آیت الله خویی(ره) اکتفا میکند و در بخش حقوقی، متأسفانه حتی به یک کتاب حقوقی نیز ارجاع نشده است.
در بخش تفسیر نیز تنها به بررسی دو تفسیر البیان شیخ طوسی و المیزان علامه طباطبایی اکتفا شده است. به هر رو، به نظر میرسد که برای به دست آوردن دیدگاه شرع و قانون مدنی، این اندازه از تحقیق و تتبع، کافی نیست.
این نکته، هنگامی اهمیت مییابد که به دیدگاههای مختلف اندیشمندان مسلمان، درباره تمکین و ریاست شوهر توجه کنیم. عدم بررسی اقوال و کتابهای تخصصی در این باره، باعث لغزشهایی از سوی مؤلف شده است؛ مثلاً در صفحه 55 در ضمن بیان وظایف الزامی شوهر، آمده است: «شوهر باید هر چهار شب یک مرتبه، با زن همبستر شود». این در حالی است که لزوم بیتوته، از وظایف شوهر در فرض تعدد همسران است و در فرض تک همسری، از وظایف الزامی او محسوب نمی شود. و سرانجام، این که استفاده از واژه «بانو» و «بانویی» به جای «زوجه» و «زوجیت» چندان موجه به نظر نمی رسد.