ماده 94 :
هر گاه امید به بهبودى مریض نباشد یا حاکم شرع مصلحت بداند که در حال مرض حد جارى شود یک دسته تازیانه یا ترکه مشتمل بر صد واحد باشد، فقط یک بار به او زده مى شود هر چند همهء آنها به بدن محکوم نرسند .
ماده 95 :
هر گاه محکوم به حد دیوانه یا مرتد شود حد از او ساقط نمى شود .
ماده 96 :
حد جلد را نباید در هواى بسیار سرد یا بسیار گرم جارى نمود.
ماده 97 :
حد را نمى شود در سرزمین دشمنان اسلام جارى کرد .
ماده 98 :
هر گاه شخصى محکوم به چند حد شود اجراى آنها باید به ترتیبى باشد که هیچ کدام از آنها زمینه دیگرى را از بین نبرد، بنابراین اگر کسى به جلد و رجم محکوم شود اول باید حد جلد و بعد حد رجم را جارى ساخت .
ماده 99 :
هر گاه زناى شخصى که داراى شرایط احصان است با اقرار او ثابت شده باشد هنگام رجم، اول حاکم شرع سنگ مى زند بعداً دیگران، و اگر زناى او به شهادت شهود ثابت شده باشد اول شهود سنگ مى زنند بعداً حاکم و سپس دیگران .
تبصره : عدم حضور یا اقدام حاکم و شهود براى زدن اولین سنگ مانع اجراى حد نیست و در هر صورت حد باید اجرا شود.
ماده 100 :
حد جلد مرد زانى باید ایستاده و در حالى اجراء گردد که پوشاکى جز ساتر عورت نداشته باشد. تازیانه به شدت به تمام بدن وى غیر از سر و صورت و عورت زده مى شود تازیانه را به زن زانى در حالى مى زنند که زن نشسته و لباسهاى او به بدنش بسته باشد .
ماده 101 :
مناسب است که حاکم شرع مردم را از زمان اجرا حد آگاه سازد و لازم است عده اى از مؤمنین که از سه نفر کمتر نباشند در حال اجراى حد حضور یابند.
ماده 102 :
مرد را هنگام رجم تا نزدیکى کمر و زن را تا نزدیکى سینه در گودال دفن مى کنند آنگاه رجم مى نمایند .
ماده 103 :
هر گاه کسى که محکوم به رجم است از گودالى که در آن قرار گرفته فرار کند در صورتى که زناى او به شهادت ثابت شده باشد براى اجراى حد برگردانده مى شود اما اگر به اقرار خود او ثابت شده باشد برگردانده نمى شود.
تبصره : اگر کسى که محکوم به جلد باشد فرار کند در هر حال براى اجراى حد جلد برگردانده مى شود.
ماده 104 :
بزرگى سنگ در رجم نباید به حدى باشد که با اصابت یک یا دو عدد شخص کشته شود همچنین کوچکى آن نباید به اندازه اى باشد که نام سنگ بر آن صدق نکند .
ماده 105 :
حاکم شرع مى تواند در حق الله و حق الناس به علم خود عمل کند و حد الهى را جارى نماید و لازم است مستند علم را ذکر کند، اجراى حد در حق الله متوقف به درخواست کسى نیست ولى در حق الناس اجرا حد موقوف به درخواست صاحب حق مى باشد .
ماده 106 :
زنا در زمان هاى متبرکه چون اعیاد مذهبى و رمضان و جمعه و مکان هاى شریف چون مساجد علاوه بر حد موجب تعزیر است.
ماده 107 :
حضور شهود هنگام اجراى حد رجم لازم است ولى با غیبت آنان حد ساقط نمى شود اما با فرار آنها حد ساقط مى شود .
· باب دوم - حد لواط
ماده 114 :
حد لواط با چهار بار اقرار نزد حاکم شرع نسبت به اقرار کننده ثابت مى شود .
ماده 115 :
اقرار کمتر از چهار بار موجب حد نیست و اقرارکننده تعزیر مى شود.
ماده 116 :
اقرار در صورتى نافذ است که اقرارکننده بالغ، عاقل، مختار، و داراى قصد باشد .
ماده 117 :
حد لواط با شهادت چهار مرد عادل که آن را مشاهده کرده باشند ثابت مى شود.
ماده 118 :
با شهادت کمتر از چهار مرد عادل لواط ثابت نمى شود و شهود به حد قذف محکوم مى شوند .
ماده 119 :
شهادت زنان به تنهائى یا به ضمیمهء مرد، لواط را ثابت نمى کند.
ماده 120 :
حاکم شرع مى تواند طبق علم خود که از طرق متعارف حاصل شود، حکم کند.
ماده 121 :
حد تفخیذ و نظایر آن بین دو مرد بدون دخول براى هر یک صد تازیانه است .
تبصره : در صورتى که فاعل نیز مسلمان و مفعول مسلمان باشد حد فاعل قتل است .
ماده 122 :
اگر تفخیذ و نظایر آن سه بار تکرار و بعد از هر بار حد جارى شود در مرتبه چهارم حد آن قتل است .
ماده 123 :
هر گاه دو مرد که با هم خویشاوندى نسبى نداشته باشند بدون ضرورت در زیر یک پوشش بطور برهنه قرار گیرند هر دو تا 99 ضربه شلاق تعزیر مى شوند .
ماده 124 :
هرگاه کسى دیگرى را از روى شهوت ببوسد تا 6 ضربه شلاق تعزیر مى شود.
ماده 125 :
کسى که مرتکب لواط یا تفخیذ و نظایر آن شده باشد اگر قبل از شهادت شهود توبه کند حد از او ساقط مى شود و اگر بعد از شهادت توبه نماید حد از او ساقط نمى شود.