"ت"
27 - تعزیر: مجازاتی است که حاکم شرع بر اشخاص گناهکار حکم میکند و در شرع، مقدارش معین نشده است .
28 - تقبل : قبول کردن چیزی
29 - تجزی : داشتن قدرت اجتهاد تنها در پاره ای از مسائل فقهی نه تمام آنها.
30 - تحالف : قسم خوردن طرفین دعوا
()
31 - تداعی : جایی است که طرفین دعوا، مدعی چیزی علیه دیگری باشند.
32 - تصالح : مصالحه نمودن طرفین دعوا
33 - توارث : ارث بردن طرفین از یکدیگر
34 - تنصیف : نصف کردن چیزی
35 - تقویم : قیمت نمودن
36 - تعذر: عذر داشتن37 - تخطی : خلاف تعهد، عمل نمودن
38 - ترقوه : استخوان بالای گودی گلو
39 - تخلف شرط: برخلاف شرط در ضمن معامله عمل نمودن
40 - توطن : تصمیم بر وطن گرفتن جایی
"ج"
41 - جارح : وارد کننده زخم بر کسی، جمع آن جارحین است .
42 - جاهل قاصر: جاهلی است که در جهلش مقصر نیست مانند کسی که خود را جاهل به احکام نمی داند و یا دسترسی به کسی جهت یاد گرفتن ندارد در مقابل، جاهل مقصر است که در جهلش مقصر میباشد.
"ح"
43 - حرجی : کاری که مشقت زیاد دارد.
44 - حق استرداد: حق باز پس گرفتن چیزی
45 - حلف : قسم خوردن
46 - حشفه : مقدار سر آلت مرد که بعد از ختنه ظاهر میگردد.
47 - حکم غیابی : حکم قاضی در صورت حاضر نبودن متهم
48 - حق اولویت : بر دیگران مقدم بودن
49 - حج افراد: یکی از انواع سه گانه حج است که اعمال حج در آن، پیش از عمره میباشد.
50 - حاذق : دکتری که در تشخیص و معالجه مرض، قوی و متخصص باشد.
"خ"
51 - خیار فسخ : اختیار به هم زدن معامله
52 - خالی از قوت نیست : در حکم فتوا دادن مرجع است و مقلد باید به مفاد آن عمل نماید.
53 - خالی از وجه نیست : نشانه آن است که مرجع در مرز فتوا دادن میباشد ولی فتوای قطعی نمی دهد.
54 - خالی از اشکال نیست : نشانه آن است که مرجع فتوا ندارد و مقلد میتواند عمل به احتیاط کند و یا به فالاعلم مراجعه نماید.
"د"
55 - دیه : مالی که برای خون مسلمان یا وارد کردن نقص بدنی بر او داده میشود.
"ر"
56 - رفع ید: دست برداشتن از چیزی
57 - ریبه : با نظر بد و شیطانی نگاه کردن
"س"
58 - سیره مستمره : روش همیشگی و دائمی
59 - سفاهت : کم عقلی و ضعف فکری
"ش"
60 - شهرت محققه : فتوایی که بین فقها و علمای شیعه کاملا مشهور است .
61 - شرط ضمان : در ضمن عقدی که خود به خود ضمان آور نیست نظیر ودیعه (امانت) شرط شود که اگر مال امانت تلف شد، امین، ضامن باشد.
62 - شرط ضمان عیب حادث : در قرارداد معامله شرط شود هر عیب جدید بعد از زمان معامله به عهده طرف باشد.
63 - شرط نتیجه : شرط نمودن نتیجه عقدی نظیر وکالت شخصی مثلا و یا ملکیت چیزی را برای کسی در یک معامله .