واژه "طلاق" در سالهای گذشته برای افراد جامعه بسیار ثقیل و غیر قابل تحمل بود، آنقدر مردم از این واژه گریزان بودند که حتی در گفت و گوهای روزمره نیز از بکار بردن آن خودداری میکردند. واژه طلاق به ندرت مورد استفاده قرار میگرفت و زنان و مردان تحت هر شرایطیبا وجود هر کم و کاستی در کنار یکدیگر به زندگی ادامه میدادند. نه چشم و هم چشمی بود و نه توقعات بیجا، نه زیاده خواهی بود و نه خانه مستقل، همه همدل و با محبت در کنار یکدیگر با کمترین امکانات ممکن و تحمل سختترین شرایط قانع و خرسند بودند و با گذشت و فداکاری در حق یکدیگر اساس و بنیان خانواده را محکم و استوار نگهداری میکردند. جایگاه پدر به عنوان ستون اصلی خیمه زندگی و جایگاه مادر به عنوان چراغ و روشنی بخش زندگی معین و مشخص بود و فرزندان که شمار آنان زیاد نیز بود شاد و سرمست در کنار یکدیگر زندگی میکردند. نه از طلاق خبری بود و نه از بهانههای بیجا ونه کودکان در خانواده با خشونتها و بگومگوهای گاه و بیگاه والدینشان تا صبح پلک بر هم نمیگذاشتند.
احترام ، حفظ کرامت انسانی و قداست زندگی مشترک در خانوادههای قدیمی بسیار ارزشمند بود و هر کدام از والدین چه در بیرون و چه در درون خانواده سعی میکردند، گرمابخش کانون خانواده باشند تا فرزندان در محیطی مستعد پرورش یابند. اگر طلاق و جدایی و اختلاف و خشونت در میان زوجین رخ میداد بر اساس شواهد و آمار موجود در حد بسیار اندک و ناچیزی بود که برای زندگی اجتماعی با توجه به مشکلات و مسایل مختلف اجتماعی قابل قبول است. اما امروز واژه طلاق، واژه غریب و دور از ذهنی نیست، کافی است زن و مرد کوچکترین دعوا یا مشاجره لفظی با هم داشته باشند بلافاصله برای ترساندن یکدیگر این واژه را به زبان میرانند غافل از اینکه قبح و زشتی آن به مرور کاسته میشود و چه بسا که افرادی تنها به دلیل لجبازیهای کودکانه و عدم گذشت از یکدیگر تقاضای طلاق دهند و کانون گرم زندگی را به سردی بگرایند. شماری از کارشناسان اجتماعی در ایلام معتقدند: مهمترین مشکلی که در رابطه با طلاق زنان وجود دارد، عدم تفاهم اخلاقی است که ناشی از عواملی مانند اعتیاد، بیکاری، مشکلات اقتصادی و... است. به گفته آنان، مشکلات دیگری که ناشی از یکسری مسایل اجتماعی دیگر مانند دخالت اعضای خانواده، نبود مسکن، چشم و همچشمی و توقعات بیجاست. به گفته آنان فرزندان در این خانوادهها دچار افسردگی، گرایش به اعتیاد، پرخاشگری، افت تحصیلی و حتی خودکشی میشوند و این مسایل روند آسیبهای اجتماعی را تسریع میدهد.
یکی از این کارشناسان در ایلام گفت: طلاق، معمولا به دلیل اختلاف در مسایل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی و همچنین غیر هم کفو بودن زوجین، عدم تفاهم اخلاقی و بیماری صورت گیرد. "سودابه کریمی" افزود: تفاوت در نحوه معاشرت و همچنین عدم رعایت مسائل مذهبی و شرعی میتواند منجر به بروز اختلاف بین زوجین شود. وی گفت: متاسفانه به محض فروکش کردن احساسات اولیه و گذشت زمان، زوجین متوجه این اختلاف عقیده و عدم تفاهم شده و با گذشت زمان نه تنها این مساله برطرف نشده، بلکه فاصله میان زوجین را زیادتر میکند. وی افزود: نتایج بروز اختلافاتی از این قبیل، گریز از خانه، ترک زندگی، تمایل زوج به تجدید فراش و ازدواج مجدد برای دستیابی به تفاهم و آرامشی است که در زندگی نخستین به دست نیامدهاست و در نهایت این اختلافات به طلاق و جدایی منجر میشود. یک کارشناس حقوقی نیز گفت: برخی از مردان بدون توجه به نیازهای عاطفی همسر خود، معمولا دچار هوا و هوس شده و زن دوم اختیار میکنند که این مساله باعث ایجاد تنش و اختلافات زناشویی در بین افراد آن خانواده میشود. "صفورا پاریاد" افزود: بیتوجهی به خانواده از سوی مرد باعث از بین رفتن آرامش و ثبات در خانواده میشود و به نوعی فرزندان آن خانواده را دچار اختلالات مختلف روحی و روانی میکند. وی گفت: به هر حال در تمامی موارد مطروحه، چنانچه مرد به هر دلیلی اقدام به ازدواج مجدد نماید بایستی رعایت عدالت و تساوی نموده و رفتاری مناسب شرع و قانون با هر دو همسر خویش داشته باشد تا طلاق به وجود نیاید.
پاریاد گفت: زنی که از طرف همسرش نسبت به او اجحاف شود و حقوق او ادا نشود، میتواند به دادگاه خانواده مراجعه کرده و ادعای حق نماید. وی افزود: اگر چه ازدواج موقت یک حق شرعی برای مردان است، اما میزان آگاهی مردان از پیامدهای بعدی این مساله باید در حد کافی باشد تا بتوانند آرامش را در زندگی خود و خانواده فراهم کنند، نه باعث دامن زدن به آسیبهای اجتماعی و از هم پاشیدگی کانون گرم خانواده شوند. رئیس حوزه قضایی دادگستری ایلام نیز در این خـصـوص گفت: معمولا افراد به دلایل مختلفی که مهمترین آنها اعتیاد و عدم تفاهم اخلاقی است درخواست طلاق میکنند. "روحالله محمدی" افزود: معمولا شمار درخواستهای طلاق به دادگاههای خانواده بسیار زیاد است اما با پادرمیانی و راهنمایی مشاوران و شورای حل اختلاف زوجین به تفاهم میرسند و با گذشت به زندگی مجدد با هم برمیگردند.
وی گفت: مطالعات نشان میدهد که در جوامع کنونی به ویژه در جامعه ایران، ازدواجهای مجدد نمیتواند متضمن خوشبختی شود و فقط زمینه را برای ایجاد تشنج و درگیریهای لفظی و ضرب و جرح در خانواده فراهم میکند. وی افزود: فرزندان این قبیل خانوادهها به علت رشد و نمو در شرایط نابسامان عمدتا به کودکانی عقب افتاده، نابهنجار، بزهکار و نامتعادل مبدل میشوند و آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد را در جامعه گسترش میدهند. محمدی گفت: امروزه مردان به علت مشکلات اقتصادی قادر به تامین عاطفی و مالی یک خانواده هم نیستند و قطعا نسبت به تامین نیازهای روحی و مادی دو خانواده ناموفق عمل خواهند کرد. وی افزود: خوشبختانه میزان طلاق در استان ایلام بسیار کم است و اما باز نسبت به سالهای قبل در حال افزایش است. بر اساس اطلاعات موجود میزان طلاق در استان ایلام یازده درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است.
جنبههای مختلف طلاق
محققی به نام بوآن اظهار میدارد که وقتی ازدواج از هم میپاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد میشود:
· طلاق عاطفی زمانی رخ میدهد که ازدواج دستخوشی تباهی میشود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)
· طلاق قانونی
· طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.
· طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانوادههای تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
· طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ میدهد.
طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است